تحلیل معرفت‌شناختی بیداری در ادب عرفانی فارسی و ساتوری در روایت‌های آیین ذن (مطالعة موردی: «مثنوی معنوی مولوی» و روایت‌های «دروازة بی دروازه» و «صد و یک داستان ذن»)

بیداری به معنای از میان رفتن غفلت و ناآگاهی و یکی از مهم‌ترین اصطلاحات در عرفان اسلامی است که مولوی در داستان‌های مثنوی معنوی بارها از آن سخن گفته، ویژگی‌های آن را بازنموده است. همچنین در روایت‌های آیین ذن، ساتوری همین معنا را دارد و درک و تجربة آن اساس و جان‌مایة مراقبه و سلوک به‌شمار می‌رود. بر ای...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:Zabān va adab-i Fārsī (Online) Jg. 76; H. 248; S. 115 - 132
Hauptverfasser: خلیل بیگ‌زاده, احسان زندی طلب, ابراهیم رحیمی زنگنه
Format: Journal Article
Sprache:Avestisch
Veröffentlicht: University of Tabriz 01.02.2024
Schlagworte:
ISSN:2251-7979, 2676-6779
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:بیداری به معنای از میان رفتن غفلت و ناآگاهی و یکی از مهم‌ترین اصطلاحات در عرفان اسلامی است که مولوی در داستان‌های مثنوی معنوی بارها از آن سخن گفته، ویژگی‌های آن را بازنموده است. همچنین در روایت‌های آیین ذن، ساتوری همین معنا را دارد و درک و تجربة آن اساس و جان‌مایة مراقبه و سلوک به‌شمار می‌رود. بر این پایه، هدف این جستار، تحلیل یافته‌های بیداری است از نگاه مولوی در مثنوی معنوی به‌عنوان اثری شاخص در حوزة عرفان اسلامی ـ ایرانی با روایت‌های ساتوری در مجموعه‌های «دروازة بی دروازه» و «صد و یک داستان ذن» که هر دو از مشهورترین نوشته‌ها در سنت عرفانی ذن یه‌شمار می‌روند. بازنمودن یکسانی‌ها و ناهمسانی‌های این دو مکتب فکری با روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته است و تحلیل و تبیین داده‌های پژوهش نشان می‌دهد، ویژگی‌های بیداری در مثنوی معنوی و ساتوری در آیین ذن مانند: ناگهانی‌بودن، آگاهی‌بخشی و تکرارپذیری با یکدیگر همسانی دارند، اگر چه ویژگی ناگهانی‌بودن در روایت‌های ساتوری بازتاب بیشتری دارد. همچنین ویژگی حیرت‌انگیزی که خصوصیتی فرعی و برآمده از نگاه مخاطب است، در روایت‌های آیین ذن بازتاب فراوانی یافته که برخاسته از ساختار منطق‌گریز و تحلیل‌ناپذیر این مکتب است. حال اینکه داستا‌ن‌های مبتنی بر بیداری در مثنوی معنوی که در تطبیق با روایت‌های ساتوری از بنیان‌های عقلانی و منطقی مستحکمی پیروی می‌کنند، حایز این ویژگی نیستند.
ISSN:2251-7979
2676-6779
DOI:10.22034/perlit.2023.55825.3465